توضیحات

توضیحات : در روستاي خود استادي داشتم که همگان او را پروردگار خداشناسی می نامیدند. چون به هر چه اشاره می نمود خدا را در آن می یافت. می فرمود این کوه هاي بلند را نظاره کن که چقدر بزرگ و محکمند! این عظمت و استقامت تنها اراده الهی است. این پرندگان را ببین که چه زیبا هستند و چگونه می توانند در آسمان پرواز کنند، این قدرت خدایی است. این درختان را نظاره کن که چگونه هوا را پاك و خوش می نمایند و این خورشید و ماه را ببین که چگونه همه جا را روشن می کنند. خرسند از این همه معلومات در دشت رقص کنان از بزرگی پروردگارم، ناگاه یکی از گوسفندانم از گله رها گشت. تمام روز را از براي یافتنش دویدم. چون چشمم را گشودم خود را در مکانی دیدم که کوه هایش سر به فلک کشیده بود؛ بسیار بزرگ تر از کوه هاي روستایم. پرندگانی دیدم بسیار زیبا و بزرگ که در آسمان پر می گشودند و نسیمی خوش و هوایی پاك همه جا را فرا گرفته بود؛ بی آنکه هیچ درختی در آن حوالی باشد. چون بیشتر روز را دویده بودم، انتظار شب داشتم اما هم چنان آنجا روز بود. مردي را پرسیدم که مگر شام فرا نرسیده؟ فرمود: آري. متعجب شدم. گفتم: خداي شما کیست که اینقدر بزرگ است و اینان را آفریده؟ خواهان پرستشش هستم. فرمود: ما خود آفرینندگان اینانیم. چون اطرافم را نگاه کردم پر از خدا دیدم؛ پا به فرار گذاشتم، بی آنکه بره ام را بیابم.

دانلود مستقیم پیش نمایش :

حجم : 0.15812015533447 مگابایت
فرمت : zip

دیدگاه ها


مطالب پرطرفدار